این مهم را کارشناسان و دوستداران محیطزیست بارها تذکر دادهاند. در ادامه نوشتهای از محمد توحیدیفر، کارشناس ارشد محیطزیست و سردبیر مجله پرندهشناسی بالابان که به همشهری رسیده است را میخوانید.
برای برخی علاقهمندان به طبیعت، ممکن است تالاب میقان، نماد درناهای خاکستری باشد؛ پرندگانی که در پاییز به این منطقه میآیند اما علاوه بر درناها، یکصدوچهلواندی پرنده دیگر نیز هرساله مدتی مهمان این تالاب هستند بهطوریکه چهل گونه از این پرندگان در این تالاب جوجهآوری و تولید مثل هم دارند.
اثرات نامطلوب استخراج سولفات سدیم
وضعیت این تالاب که در 17کیلومتری شمال شرق شهر اراک واقع شده هر روز بدتر میشود. استخراج سولفات سدیم از این تالاب که با انتقاد کارشناسان محیطزیست مواجه بوده یکی از بزرگترین عوامل تهدیدکننده این تالاب است. این در حالی است که شرکت بهرهبردار و سایر سازمانهای ذیربط در پاسخ به این انتقادات همواره تأکید کردهاند که این منطقه بزرگترین معدن سولفات سدیم خاورمیانه بوده و در میان معادن سولفات سدیم ایران غنیترین نیز هست و باید با سرعت و قدرت بیشتری کار ادامه یابد.
این توجیهات نه دردی از درناها دوامیکند و نه مانع تخریب فیزیکی تالاب میشود ضمن آنکه هرساله جاده دسترسی به منابع سولفات سدیم طولانیتر میشود. ورود فاضلاب تصفیه نشده شهر اراک را هم باید به این معضل افزود. این در حالی است که سه تا چهار سال پیش وقتی از سمت ورودی روستای مبارک آباد به تالاب نزدیک میشدیم، جمعیت انبوه پرندگان آبزی که در ورودی تالاب به استراحت و تغذیه مشغول بودند را میدیدیم بهویژه این صحنه در ماههای اردیبهشت و آبان که زمان اوج مهاجرت پرندگان بود چشمگیرتر و جذا بتر بود اما اکنون هزاران قوطی نوشابه و آبمعدنی و پلاستیک، نایلون و ظروف یکبار مصرف، به جای پرندگان در سطح آب جولان میدهند و از انبوه پرندگان فقط 15-10 چنگر در لابهلای زبالهها به چشم میخورند. درحالیکه اگر تصفیه فیزیکی(اولیه) که سادهترین و کمخرجترین نوع تصفیه و از مرسومات یک تصفیهخانه معمولی است، انجام میشد این حجم زباله به تالاب راه نمییافت. از آنجایی که فاضلاب ورودی تصفیهخانه شهر صنعتی اراک بدون کمترین تغییر کمی و کیفی از طریق کانال خروجی وارد منطقه تالابی میشود درنتیجه بار مسئولیت پاککردن فاضلاب شهر صنعتی اراک مستقیم و بدون واسطه بر دوش تالاب قرار میگیرد.
دراین میان و با وجود وضعیت اسفبار تالاب میقان، هرساله کنفرانس توسعه پایدار تالابهای کویری در اراک برگزار میشود و دعوای بیپایان مسئولان منابع طبیعی، محیطزیست و اداره گردشگری بر سر ماهیت این منطقه و اینکه اینجا تالاب است یا کویر همچنان ادامه دارد در این کشمکشها آنچه محلی از اعراب ندارد همان توسعه پایدار است. با این رویه بعید نیست سازمان پسماند هم درآینده نزدیک ادعا کند که این منطقه محل دفن زباله است و متولی آن باید سازمان پسماند باشد. بحث ورود فاضلاب به میقان از چند سال پیش آغاز شد و محیطزیست هم با این توجیه که تالاب از خشکی نجات پیدا میکند به اداره آب و فاضلاب اجازه تخلیه پساب خروجی را داده است اما این تدبیر نهتنها کمکی به تالاب نکرده که نابودی قریبالوقوع منطقه را سبب شده است. بدیهی است تصمیمات اینچنینی نیازمند مطالعهای در خور و پایشی مداوم است تا اثرات سوء آن بر طبیعت به حداقل کاهش یابد.
منطقه شکار ممنوع میقان
منطقه شکار ممنوع تالاب میقان که از قضا معیارهای یک تالاب بینالمللی را هم داراست، نخستینبار توسط یک پرندهشناس دانمارکی در 1941 مورد بازدید علمی قرار گرفت و 16سال بعد از آن در 1957جرویس رید پرندهشناس انگلیسی، این تالاب را برای مطالعه فلامینگوها مورد بررسی قرار داد. در دهه 70میلادی یعنی زمانی که فعالیتهای پرندهشناسی و مطالعات میدانی برای شناسایی تالابهای کشور در اوج خود بود، این تالاب خشک شده بود و از این پژوهشها مغفول ماند. در ابتدای دهه 60 شمسی دکتر حسین آخانی، در قالب پایاننامه کارشناسیارشد خود به بررسی گیاهان این منطقه تالابی پرداخت و از قضا دو گونه گیاهی را که مختص این منطقه از جهان بوده و در هیچ کجای دنیا دیده نمیشود را ویژه این تالاب توصیف کرد. مطالعات جدید دیگری نیز در سالهای اخیر درخصوص پرندگان، گیاهان منطقه و پژوهشهای مرتبط با آبخیزداری و حفاظت خاک در این تالاب انجام شده که به روشنی به معرفی ارزشهای میقان کمک کرده است.
براین اساس و بهعنوان فردی که نزدیک شش سال است بهصورت مداوم به این منطقه رفتوآمد میکنم و بنا به اقتضای حرفه و علاقه خود پژوهشهای پرندهشناسی را در این منطقه دنبال میکنم، هر روز شاهد سیر قهقرایی این تالاب هستم به همین دلیل از هر فرصتی برای انعکاس وضعیت اسفبار تالاب میقان استفاده کرده و نسبت به آینده فاجعهبار آن هشدار میدهم با این امید که این هشدارها شنیده شود و مسئولان ذیربط مانع بروز فاجعه در این تالاب شوند.